جوک و داستان و متن های زیبا
چــــه کسی می گوید مـــا بــــا هم تفاهم نداشتیم؟
مـــا هــر دو عـــاشق بودیم ؛ مـــن عاشق او ... او هم عاشق او!

مـــا هــر دو عـــاشق بودیم ؛ مـــن عاشق او ... او هم عاشق او!
نوشته شده در پنج شنبه 91/6/2ساعت
12:17 عصر توسط فضولچه نظرات ( بدون ) |






خدایا
حواست هست؟!
صدای هق هق گریه هایم
از گلویی می آید که تو از رگش به من نزدیک تری ...!
نوشته شده در پنج شنبه 91/6/2ساعت
12:17 عصر توسط فضولچه نظرات ( بدون ) |






کجایی
یک کلمه نیست ؛
خیلی معنی داره گاهی ....
کجایی یعنی :
چی کار میکنی ؟
چرا نیستی ... !؟
دلم تنـــــــــــگ شده ....
دوســــــــــــــِت دارم ........ !!!
نوشته شده در پنج شنبه 91/6/2ساعت
12:14 عصر توسط فضولچه نظرات ( بدون ) |






داروخانه ها را بیهوده نگردید
درمان ندارد
درد را از هر سو که بخوانی درد است
آینه « نامرد » را « درمان » می کند
و درد
نوشته شده در پنج شنبه 91/6/2ساعت
12:13 عصر توسط فضولچه نظرات ( بدون ) |






نمایشگاهی زنده است
شهر ما!
اما چه سود!
آدمهایش نقاش نیستند!
تابلو اند !
نوشته شده در پنج شنبه 91/6/2ساعت
12:12 عصر توسط فضولچه نظرات ( بدون ) |






خنــــده را معنـا ز سـرمستـی نکـن
آنکـه مـی خنـدد غمـش بـی انتهـاسـت.....!
نوشته شده در پنج شنبه 91/6/2ساعت
12:11 عصر توسط فضولچه نظرات ( بدون ) |






حرفش را ساده گفت:
من لایق تو نیستم!!
اما نمیدانم خواست لیاقتم را به من یاداوری کند
یا خیانت خودش را توجیح...!!!!
نوشته شده در پنج شنبه 91/6/2ساعت
12:10 عصر توسط فضولچه نظرات ( بدون ) |





