سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جوک و داستان و متن های زیبا

 سهراب !! گفتی:چشمها را باید شست……شستم ولی !………
گفتی: جور دیگر باید دید…….دیدم ولی !…………..
گفتی زیر باران باید رفت……..رفتم ولی !………….
او نه چشمهای خیس و شسته ام را..نه نگاه دیگرم را…هیچ کدام را ندید !!!!
فقط در زیر باران با طعنه ای خندید و گفت
: ” دیوانه باران ندیده !! ”


نوشته شده در چهارشنبه 91/6/15ساعت 10:21 صبح توسط فضولچه نظرات ( ) |