سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جوک و داستان و متن های زیبا

 وقتی که دیگر نبود
وقتی که دیگر او را نداشتم احساس کردم که او را داشتم !
وقتی که دیگر نبود من به بودنش نیازمند شدم ،
وقتی که دیگر رفت من به انتظار آمدنش نشستم،
وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد من او را دوست داشتم ،
وقتی او تمام کرد من شروع کردم ،
وقتی او تمام شد من آغاز شدم
و چه سخت است تنها متولد شدن ،
مثل تنها زندگی کردن است،
مثل تنها مردن است.


نوشته شده در سه شنبه 91/6/7ساعت 8:54 صبح توسط فضولچه نظرات ( ) |